ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
مهم دانستم که درس پنجم فێرگهی زمانی کوردی را به مقولهی چرا الفبای کوردی به جای لاتین؟ اختصاص دهم. دوستی در بخش نظرات،کامنت گذاشته بودند که گویا الفبای عربی را باید برای نوشتن و رسمالخط کوردی منسوخ کرده و به جایش از الفبای لاتین استفاده کرد.چون بحث مهمی است و عدهای مبلغ ترویج آن هستند، لازم دانستم در ذیل برای آگاهی این دوست گرامی و سایر دوستان علاقمند در این باره دلایل و نظرات خودم را مشروحا عنوان کنم:
متاسفانه یکی از دردهای کهن ما کوردها این است که به ندرت در همهی امورمان به وحدت و توافق میرسیم،و همه چیز ما چند پاره شده،این چند پارگی علاوه بر اینکه الفبا و جغرافیای ما را در بر گرفته به شخصیت و فرهنگ و رفتارهای اجتماعی ما نیز سرایت کرده است و ما را به انسانهایی با شخصیتی پاره پاره بدل کرده است.علل این چند پارگی را باید در تاریخ اجتماعی افسرده و پر از استبداد و سرکوبمان جستجو کرد که جای بحث آن در اینجا نیست.
دوست عزیز در رابطه با نظرتان در خصوص الفبا،باید بگویم من بنا به دلایلی که ذکر خواهم کرد همین الفبای کوردی- عربی را مناسبترین الفبا برای نوشتن کوردی میدانم:
1- ما کوردها الفبای عربی را مطابق با تلفظ زبان مادریمان تغییر داده و در اصطلاح کوردی کورداندهایم(کورداندن) و حروفی را به آن اضافه کردهایم در واقع خلق کردهایم که نه در الفبای عربی و نه در فارسی اصلا وجود ندارد و برخی اصلا تلفظ نمیشوند مثل(ڤ)(ۆ)(ڵ)(ڕ)و...الفبای عربی 28 حرف و الفبای کوردی 37 حرف است، ما حتی برخی حروف اصیل عربی مثل (ط،ص،ظ،ض.ث و...)را از الفبای خود برداشتهایم و آموزش آنرا برای نوآموزان بسیار ساده کردهایم در حالی که فارسها در الفبای فارسی هنوز این کار را هم نکردهاند،(من دیدهام که برخی در املای کلمات دو حرف "ص و س" یا "ط و ت" را با هم اشتباه گرفتهاند و به جای هم نوشتهاند)ما حتی بسیاری از اسامی عربی را کورداندهایم(کوردی و بومی خود کردهایم)اسمهایی مثل: عهبه،عهوڵا(عبدالله)مهحسه(معصومه)عبدالقادر(قاله) شهمسه(شمسالدین)ئامه(آمنه)حهمیه(حمیده)و صدها اسم دیگر عربی را،پس دیگر این الفبا ملک خود ما کوردها است نه عرب و سامی و فارس.
2- این الفبا قدمتی بسیار کهنتر از لاتین دارد تقریبا 1000ساله.
3- لاتین یک الفبای تحمیلی است که تقریبا 70 سال پیش مصطفی کمال آتاتورک دیکتاتور بسان رضاشاه،به خاطر کینه و تنفرش از شرق و عرب و اسلام آنرا بر ملت خودش و همچنین ملت تحت تسلطش یعنی ملت کورد باکوور(شمال کوردستان) تحمیل کرد،آتاتورک صاحب ایدئولوژی نژادپرستانهای بود(همان کاری که رضاشا هم با پیروی از او در ایران انجام داد و زبان فارسی را در ایران بر تمامی ملل داخل ایران،کورد و تورک و بلوچ و عرب تحمیل کرد و بقیهی زبانها را ممنوع کرد،یعنی یکسان سازی فرهنگی).
او معتقد بود هرچه علل عدم پیشرفت و عقب افتادگی ملت تورک است برمیگردد به فرهنگ و تمدن شرق و اسلام.او با این کارش عملا زبان کوردی را دو شقه کرد و باعث جدایی و انشقاق هر چه بیشتر کوردهای باکوور از کوردهای ڕۆژههڵات و باشوور شد ظلم بزرگی که هیچگاه فراموش نخواهد شد.او همچنین با تغییر الفبا، ترکیه را از بخش عظیمی از فرهنگ و ادبیات و تمدن و گذشتهی خود محروم و جدا ساخت.
4 – نواقص لاتین بیشتر از نواقص الفبای عربی است،الفبای لاتین هیچ نشانهای برای هشت فونیم و آوای زبان کوردی ندارد برای مثال در لاتین (ع- غ – ء- ڵ- ڕ- ح و...) وجود ندارد اما کوردی عربی اینگونه نیست.اگر هم دقت کرده باشید کرمانجی زبانها نمیتوانند حروفی مثل ڵ و ڕ را غلیظ تلفظ کنند و آنرا مانند فارسها تلفظ می کنند که این خود میتواند تا حدی ناشی از تاثیر منفی الفبای لاتین بر زبان و فونتیک آنها باشد، هرچند منکر این نیستم که در الفبای کوردی عربی برای انواع (و) وانواع (ی) فقط از یک نویسه استفاده میشود و بزرۆکهI هم ندارد، در حالی که در لاتین اینگونه نیست((w-u
5- قسمت اعظم آثار و شاهکارهای ادب کوردی(نالی-وهفایی-مهحوی-خانی) با الفبای کوردی عربی است.
6- بیشترین نشریات و کتابهای منتشرهی کوردی در جنوب و شرق کوردستان با الفبای عربی است.
7- تقریبا هیچ نشریه و کتابی کوردی با لاتین در باکوور کوردستان به دلیل ممنوعیت کوردی تا ین اواخر چاپ نمیشدند(هر چند این اواخر آزاد شده) و خوانندگان کورد زبان آنجا با تورکی لاتین کتاب یا روزنامه میخوانند نه با کوردی لاتین(ترکی لاتین با کوردی لاتین متفاوت است).شاید بیش از 90 درصد کوردهای زیردست ترکیه اصلا کوردی نخواندهاند و نمیدانند در حالی که ما در جنوب کوردستان(کردستان زیردست عراق)تجربهای 50 ساله در خواندن و نوشتن کوردی داریم.
8- این تفکر تغییر الفبا به خاطر تصور و ذهنیت غلطی است که از کوردهای زیردست ترکیه و شوروی سابق داریم و اینطور فکر کنیم که چون بیشترین جمعیت کوردها را تشکیل میدهند پس لاتین اولویت دارد در حالی که اینگونه نیست و همیشه اکثریت حق نیست، چون کوردهای زیردست ترکیه و شوروی سابق به علت عدم آشنایشان با الفبای کوردی عربی متاسفانه نمیتوانند حتی چند کلمه از این همه کتابها(میلیونها)ی منتشر شدهی باشوور کوردستان(زیر دست عراق) را بخوانند و بهره بگیرند.و از آن طرف هم گفتم تعداد کتابهای منتشر شده به زبان کوردی و با الفبای لاتین در ترکیه شاید به شمار انگشتان دست هم نرسد.
9- زیباییهایی که خط نستعلیق الفبای کوردی دارد هیچگاه در الفبای لاتین وجود ندارد.
10- بدون تعصب الفبای عربی جزوی از میراث فرهنگی و فرهنگ ما شده و با آن مانوس و عجین شدهایم و هیچ مشکلی باهاش نداریم(باید استادان و زبانشناسان کورد و اعضای فرهنگستان زبان کوردی در رفع نواقص جزیی آن بکوشند) چون بزرگترین سخنوران و نویسندگان ما از باباطاهرکورد- احمدخانی- ملای جزیری-فهقێ تهیران- مولوی-بێسارانی-آثار گرانبهای آیین یارسان- نالی – وفایی- محوی- هێمن- هژار و.... آثارشان را با همین الفبا خلق کردهاند و تقریبا برگرداندن همهی این آثار از الفبای عربی به لاتین ناممکن میباشد.
11- از این گذشته باید این واقعیت را پذیرفت که ملت کورد در رابطه با الفبا،آیین،،فرهنگ،تاریخ و جغرافیایش بخشی است از تمدن شرقی و هندوایرانی و نمیتواند دست از فرهنگ و تاریخ و تمدن و آیینش بشوید.
12- از همه مهمتر بدبختانه سرزمین ما به چند پاره تقسیم شده ، از آنطرف وجود دو الفبا (لاتین و عربی ) در زبان کوردی زیانهایش به مراتب بیشتر از مزایایش است هیچ کشوری دارای دو الفبا نیست و اصولا کاری منطقی نیست و دشوار کردن کار خود اصولا بی معنی است.
13- من با الفبای لاتین آشنایی کامل دارم و در نظر دارم یک درس را هم به آشنایی با این الفبا اختصاص دهم اما به طور کلی با الفبای کوردی عربی موافقم اما معتقدم یک فرد علاقمند به زبان کوردی باید در کنار الفبای کوردی عربی با رسم الخط و الفبای کوردی لاتین آن هم آشنا شود و آنرا در مدتی کوتاه یاد بگیرد.و در مدارس هم هردو الفبا آموزش داده شود اما به شیوهی رسمی از الفبای کوردی عربی استفاده شود.در ضمن معتقدم کسی که ادعای علاقه به زبان و ادب کوردی را دارد باید با همهی لهجههای شیرین زبان کوردی از جمله چهار گویش اصلی آن(کرمانجی شمال – کرمانجی مرکز – کرمانجی جنوب و گۆران)تقریبا در حد فهمیدن آشنا باشد.
14- نکتهی آخر اینکه ما با تغییر الفبا از عربی به لاتین هیچگاه اروپایی و پیشرفته و مدرن نخواهیم شد،ژاپن و چین و کره بهترین نمونه و مصداق این سخنند،آنها هیچگاه الفبای پیچیدهی خود(به قول دوستی خرچنگ قورباغهی)خود را به لاتین تغییر ندادند و نمیدهند و پیشرفته هم هستند و نمونهی دیگر کشور سومالی است که با داشتن الفبای لاتین اینگونه وضعیتی دارد.پس الفبا ربطی به پیشرفت و مدرنه شدن ندارد. اکنون ما که از الفبای کوردی عربی استفاده میکنیم چیزی از بزرگی ما کم نخواهد شد و نقصی آنچنانی در آن نمیبینم.
لهتیف سوڵتانی